محل تبلیغات شما

محدود به زبان و مکان و نماییم!

واژه هایمان نمی توانند،آنچه که هستیم را نشان دهند،جایگاه حضورمان نمی تواند آنچه که هستیم را ثابت کند و آنچه که نشان می دهیم؛همه ی ما نیست!!!

تو از من ساده می روی. دست دیگری را می گیری.او از کسانی دیگر به تو رسیده است،دستش بوی غریبگان را می دهد.دست تو را می گیردهمان دستی که دست ِ مرا گرفته بود.همان دستی که برای آخرین بار بندهای انگشتان مرا فشرده بود.همان دست ها!

باید بترسم.ولی نمی ترسم! باید از دروغ هایی به مراتب زشت تر از این حذر کنم ولی دوباره تجربه اش می کنم! دوباره دل به خواستنی واهی می دهم دوباره انتظار می کشم که دوست داشته شوم که دوست بدارم که باز بمیرم.

دلم سنگ نیست! دلم صافی و سادگی گذشته ها را می خواهد.دلم تپشی صادقانه را می خواهددلم اضطرابی بی گناه می خواهد.دلم تو را می خواهد.دلم یغمای عاشقانه می خواهد

+دلتنگ هیچکسی نیستم!همه توو دلم مردن.همه ی اونایی که فکر میکردم یه روز اگه خبری ازم نداشته باشن می میرن.همه شون توو دلم مردند

+مگه میشه با چهار تا سوال و جواب فهمید کی هستی؟مگه زندگی به این اسونیه؟مگه من همچین چیزی رو میخوام؟

+فرو رفتن در خود.

دنیا همان یک لحظه بود

آشوبم آرامشم تویی

فریاد نزن گوش آدم های زمین پره از نشنیدن!

دلم ,تو ,نمی ,مرا ,ی ,ها ,را می ,می خواهد ,خواهد دلم ,که دوست ,آنچه که

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها