دل آرام ندارد.
سر ریز می شود از ترسی عجیب و آرام ندارد
لب ریز می شود از حسی غریب و آرام ندارد
گرم و سرد می شود؛
می میرد.زنده می شود
و آرام ندارد
دل آرام ندارد . . .
ریشه اش سست است
به تلنگری می شکند و به شکستنی می میرد!
دل آرامم باش
منحصرا در انحصارم بگیر و مرا در خود آرام کن!
دل آرامم باش زمانی که جز "تو" مقصدی ندارم.
دل آرامم باش تویی که منشاء آرامشی
"دلنگارم"
+آرام و قرار ندارم. از همه خسته م.از اینکه نفهمیدن چه هستم؟ خسته م. از اینکه دلم را نفهمیدن خسته م.از آدم هایت خسته ام ای آرام جانم
+اذیتم نکن. دیگه نمی خوام اینجوری امتحانم کنی.دیگه نمی خوام حباب برام بسازی و به سرعت ترکیدن شو به رخم بکشی! دیگه نمیخوام اینجوری منو ببینی. نمیخوام ضعیف باشممیشه اینو بفهمی؟
+ میانه ی تابستانی کاملا پاییزی!
آرام ,خسته ,آرامم ,م ,تویی ,باش ,خسته م ,م از ,و آرام ,آرام ندارد ,و به
درباره این سایت